برخلاف تمام تئوریهای مدیریت ما به تمام تئوریهای مدیریت نیاز داریم یعنی قبول یک تئوری به معنای نابودی یا حذف بقیه نیست بطور مثال بوروکراسی لازم هست ولی کافی نیست، انسان سالاری هم لازم هست و کافی نیست اما هردو با ۹هم شرط کافی و لازم یک مدیریت خ۰وب هست ساختارگرایی و رفتار سازمانی هم همینطو در طول تاریخ ایران بزرگترین بوروکراسی ها داشته و لی دیگران ساختار نداشته اند، ع۸مده ترینشکل بروکراسی در ارتش و سپاه تجلی پیدا می کند وقتی من سال ۵۲ وارد دانشگاه تهران شدم نام اصلی رشته مدیریت را کنترولر یا علوم اداری می دانستند و از کنترولر ارتش الهام می گرفتند اما بعد ها نهضت روابط انسانی میوه تدریس شد و دانشگاهها را مثال زدند و گفتند رفتار یک سرجوخه در کلاس یا هیات علمی قابل پذیرش نیست، از اولی بنام استبداد و از دومی بنام ازادی یاد کردند در همان موقع برای تقسیم کار یا تشکیلات از حضرت موسی نام می بردند که افراد خود را به ۱۲گرازده گروه تقسیم کرد و بر هرکدام فرماندهی گذاشت و دکتر بشارتی از ساسانیان هم مثال میزد، حتی میگفت مدینه النبی ۱۴ اداره داشت حالا هم از احادیث و روایات استفاده می کنند(بدون ذکر منبع)تا ثابت کنند بوروکراسی بد است و انسان سالاری خوب تمام توصیه های که مدیریت در همه رشته ها دارد در نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه و قران و حتی تورات و انجیل هم امده، ولی علم معاصر در دزدی بی سابقه علمی منبع را ذکر نمیکنند
