نوشته های مشابه
همایش نگرش راهبردی سوداوری در سرمایه گذاری ملکی علت چرخه های پنج ساله انتخابات ریاست‌جمهوری است .زیرا رییس‌جمهور سعی میکنم قیمت ها را ثابت نگهدارد ولی درسال چهارم ان را رها می کند تا بنام دولت بعدی شود
هر ایرانی ۸واحد مسکونی دارد یکی در روستا یکی مسکونی خودش دیگری دفتر کارش انباری و اجاره و ویلای شمال و خارج از کشور
هر ایرانی هشت خانه
در ایران برخلاف آمارهای رسمی ۸برابر جمعیت خانه ساخته شده است. و هر ایران بطور متوسط ۸خانه دارد که همه را هم مخفی می
کنند و می گویند از ترس مالیات و غیره!نام نمی بریم. البته بطور طبیعی از میانگین که بحث می شود ممکن است در انتهای منحنی افرادی باشند که اصلا خانه ندارند ولی برعکس در ابتدای منحنی کسانی هستند تا ۷هزار خانه دارند. و لذا متوسط فرضی است. و این امر از سه طریق اثبات می شود: یکی بحث سرمایه گذاری درمسکن این را ثابت می کند فردی که از مسکن بعنوان سرمایه گذاری استفاده می کند حتما خانه دیگری دارد که سکونت می کند تا بتواند این خانه را اجاره دهد یا بفروشد! پس اینکه در ایران مسکن بعنوان اصیل ترین وسیله سرمایه گذاری است یعنی مسکن به حد اشباع وجود دارد رقابت بر سر گرانتر کردن آن است تا سرمایه گذاران جذب ان بشوند. زیرا آمارها نشان می دهد اگر رشد دلار یا سکه ۵درصد باشد رشد مسکن ۱۲درصد است. پس علت راکد بودن بازار مسکن با تولید بیشتر درمان نمی شود بلکه علت آن عدم عرضه برای بهای بیشتر و سود بالاتر است. در واقع دلال بازی است. به همین دلیل ما می گوییم که هر ایرانی بطور متوسط ۸مسکن دارد: یکی در روستا که رها شده دومی انکه سکونت دارد سومی انکه دفتر کار کرده، چهارمی که انبار شده پنجمی در شمال بصورت ویلا هست. ششمی در خارج از ایران هفتمی برای اجاره هست و هشتمی هم برای فروش. به همین جهت در کلان اقتصاد هم خود را نشان نمی دهد. و مسئولین فکر می کنند کمبود مسکن است که اجاره بها و یا متراز بهای ان را افزایش می دهد.لذا در امار نفوس و مسکن در کل ایران فقط ۲۷میلیون واحد مسکونی وجود دارد. و این امار ناظر بر خود اظهاری ساکنین است. حتی اگر این امار را هم درست بدانیم یعنی بیش از نیاز مملکت است! جمعیت ایران ۸۰میلیون نفر و هر خانوار متوسط ۴نفر نیاز به ۲۰میلیون خانه دارند ۷میلیون بیشتر است. درحالیکه همانطور که اشاره شد این کف خود اظهاری است یعنی دیگر امکان فرار مالیاتی در ان وجود نداشته. طبیعتا در این امار واخد های مسکونی بدون سند، در دست اجاره یا دفتر کار و غیره نیامده است. براساس آمار رسمی حدود ده میلیون افغانی در ایران هستند. آیا اینها فاقد مسکن هستند؟ نحوه درج آن در آمار چگونه است؟ بطور طبیعی وقتی در سرشماری به حساب نمی ایند محل سکونت آنها هم در امار نمی اید. واگر چنین بود که ما حداقل ده میلیون خانه اضافی داریم که در دست افغان ها است پس کمبودی وجود ندارد. مگر اینکه بگوییم وظیفه ماست که برای انها هم مسکن بسازیم. همه شاهد هستند وقتی کوچکترین خبر تعطیلی پیش می اید جاده های شمال و جنوب پر از ماشین می شود. آیا اینهمه مسافر در بیابان می خوبند؟ چرا در امار نمی اید. وقتی در ویلا کسی نیست کاربر امار ان را چگونه تعریف کند؟ استیجاری؟ ملکی؟ مشارکتی ؟ غصبی؟ لذا می بینیم در ایام نورو که آمارها اعلام می شود ۸۰میلیون سفر وجود دارد یعنی هر مسافر(باخانواده) حداقل در ۴نقطه حاضر می شوند(مشهد، شمال، شیراز، جنوب) طبیعی است که همه اینها در صحرا و یا در خودرو نمی خوابند بلکه اضافه بر هتل ها و مسافرخانه ها مجبورند در پارک ها یا خودروها استراحت کنند. انهم زبیعی است که اسکان موقت است. سفرهای خارجی فقط یک مورد ان در مورد اقای قالیباف افشا شد ولی آیا همه کسانیکه به خارج می روند درهتل ها می مانند و یا در کمپ پناهندگان می روند؟ آقازاده هایی که به امریکا و اروپا و جهان رفته اند در کمپ اسرا هستند؟ ماهیت سفر انها استعمار و ابادانی و تزریق پول به کشورهای میزبان است. دور نیست که تمام رئیس جمهور های دنیا ایرانی تبار باشند. رشدی که ایرانیان خارج از کشور در رده های مدیریتی دارند حاکی از ان است که هم سرمایه گذار خوبی هستند و هم استعمار گر دست و دلباز. و همه جهانیان را به مدیریت ایرانی علاقمند کرده اند.
Every Iranian has eight houses
In Iran, contrary to official statistics, 8 times the number of houses have been built. And every Iran has an average of 8 houses, all of which are hidden and they say they are afraid of taxes and so on! We won’t mention names. Of course, naturally, from the average that is being discussed, there may be people at the end of the curve who have no houses at all, but on the contrary, there are people at the beginning of the curve who have up to 7,000 houses. And therefore, the average is hypothetical. And this is proven in three ways: One is the discussion of investing in housing, which proves that a person who uses housing as an investment must have another house that he lives in so that he can rent or sell this house! After all, in Iran, housing is the most original means of investment, that is, there is enough housing, the competition is to make it more expensive so that investors are attracted to it. Because statistics show that if the growth of the dollar or coin is 5%, the housing growth is 12%. Therefore, the reason for the stagnation of the housing market is not cured by more production, but the reason is the lack of supply for higher prices and higher profits. In fact, it is a game broker. For this reason, we say that every Iranian has an average of 8 residences: one in the village, which is abandoned, the second, which has a residence, the third, which has been used as an office, the fourth, which is stored, and the fifth, in the north, is a villa. The sixth is outside Iran, the seventh is for rent and the eighth is for sale. For this reason, it does not show itself in macroeconomics. And the authorities think that it is the lack of housing that increases the rent or its price. Therefore, in the population and housing statistics, there are only 27 million residential units in Iran. And this is based on the residents’ self-declaration. Even if we consider this statistic to be correct, it means that it is more than the country’s needs! Iran’s population is 80 million people and each average household of 4 people needs 20 million houses, which is 7 million more. While, as mentioned, this floor is a self-declaration, which means that there is no longer any possibility of tax evasion in it. Naturally, in this case, there are no residential buildings without documents, under rent or offices, etc. According to official statistics, there are about ten million Afghans in Iran. Do they lack housing? How is it included in the statistics? Naturally, when they are not counted in the census, their place of residence is not included in the census. If it was the case that we have at least ten million additional houses that are in the hands of Afghans, then there is no shortage. Unless we say that it is our duty to build housing for them too. Everyone has witnessed that when the smallest news of the closure comes, the roads in the north and south are filled with cars. Do so many travelers sleep in the desert? Why are you not in the statistics? When there is no one in the villa, how can the user define its statistics? Rent? A property? Collaborative? Usurpation? Therefore, we can see that during the days of Noor, when the statistics are announced, there are 80 million trips, which means that every traveler (with family) appears at least in 4 points (Mashhad, North, Shiraz, South). It is natural that all of them do not sleep in the desert or in the car, In addition to hotels and inns, they have to rest in parks or cars. It is also a kind of temporary accommodation. Foreign trips, only one of them was exposed in the case of Mr. Ghalibaf, but do all those who go abroad stay in hotels or go to refugee camps? Are the nobles who went to America, Europe and the world in POW camps? The nature of their journey is colonization and improvement and injecting money into the host countries. It is not far that all the presidents of the world are of Iranian descent. The growth that Iranians abroad have in the management ranks indicates that they are both good investors and willing colonizers. And they have made the whole world interested in Iranian management.
کل إیرانی لدیه ثمانیه منازل
وفی إیران، خلافا للإحصاءات الرسمیه، تم بناء ۸ أضعاف عدد المنازل. وکل إیران لدیها فی المتوسط ۸ منازل کلها مخفیه ویقولون إنهم یخافون من الضرائب وهکذا لن نذکر الأسماء. بالطبع، بطبیعه الحال، من المتوسط الذی یتم مناقشته، قد یکون هناک أشخاص فی نهایه المنحنى لیس لدیهم منازل على الإطلاق، ولکن على العکس من ذلک، هناک أشخاص فی بدایه المنحنى لدیهم ما یصل إلى ۷۰۰۰ منزل . وبالتالی فإن المتوسط افتراضی. وثبت ذلک من ثلاثه وجوه: أحدهما: حدیث الاستثمار فی السکن، والذی یدل على أن من یستثمر السکن لا بد أن یکون له بیت آخر یسکن فیه حتى یتمکن من استئجار هذا البیت أو بیعه! بعد کل شیء، یعتبر السکن فی إیران هو الوسیله الأکثر أصاله للاستثمار، أی أن هناک ما یکفی من السکن، والمنافسه هی جعله أکثر تکلفه حتى ینجذب المستثمرون إلیه. لأن الإحصائیات تشیر إلى أنه إذا کان نمو الدولار أو العمله المعدنیه ۵%، فإن نمو الإسکان یکون ۱۲%. ولذلک فإن سبب رکود سوق الإسکان لا یعالجه زیاده الإنتاج، بل السبب هو قله العرض لارتفاع الأسعار وارتفاع الأرباح. فی الواقع، هو وسیط لعبه. ولهذا السبب نقول أن کل إیرانی لدیه فی المتوسط ۸ مساکن: واحد فی القریه، وهو مهجور، والثانی، والذی لدیه مسکن، والثالث، والذی تم استخدامه کمکتب، والرابع، وهو مخزن والخامس بالشمال فیلا . السادس خارج إیران والسابع للإیجار والثامن للبیع. ولهذا السبب، فإنه لا یظهر نفسه فی الاقتصاد الکلی. وتعتقد السلطات أن نقص السکن هو الذی یزید الإیجار أو سعره، لذلک، فی إحصاءات السکان والمساکن، لا یوجد فی إیران سوى ۲۷ ملیون وحده سکنیه. وهذا بناءً على التصریح الذاتی للسکان. وحتى لو اعتبرنا هذه الإحصائیه صحیحه، فهذا یعنی أنها أکثر من حاجه البلد! یبلغ عدد سکان إیران ۸۰ ملیون نسمه، وتحتاج کل أسره متوسطه مکونه من ۴ أشخاص إلى ۲۰ ملیون منزل، أی ۷ ملایین منزل إضافی. بینما کما ذکرنا فإن هذا الطابق هو إقرار ذاتی، مما یعنی أنه لم یعد هناک أی احتمال للتهرب الضریبی فیه. وبطبیعه الحال، فی هذه الحاله، لا توجد مبانی سکنیه بدون وثائق، تحت الإیجار أو المکاتب، الخ. وبحسب الإحصاءات الرسمیه، هناک نحو عشره ملایین أفغانی فی إیران. هل یفتقرون إلى السکن؟ کیف یتم تضمینها فی الإحصائیات؟ وبطبیعه الحال، عندما لا یتم احتسابهم فی التعداد، لا یتم تضمین مکان إقامتهم فی التعداد. فإذا کان لدینا ما لا یقل عن عشره ملایین منزل إضافی فی أیدی الأفغان، فلا یوجد نقص. إلا إذا قلنا أن من واجبنا أن نبنی لهم مساکن أیضاً. وقد شهد الجمیع أنه عندما یأتی أصغر خبر الإغلاق، تمتلئ الطرق فی الشمال والجنوب بالسیارات. هل ینام الکثیر من المسافرین فی الصحراء؟ لماذا أنت لست فی الإحصائیات؟ فی حاله عدم وجود أحد فی الفیلا، کیف یمکن للمستخدم تحدید إحصائیاتها؟ إیجار؟ ملکیه؟ التعاونیه؟ اغتصاب؟ ولذلک یمکننا أن نرى أنه خلال أیام نور، عندما یتم الإعلان عن الإحصائیات، هناک ۸۰ ملیون رحله، مما یعنی أن کل مسافر (مع عائلته) یظهر على الأقل فی ۴ نقاط (مشهد، الشمال، شیراز، الجنوب). ومن الطبیعی أن جمیعهم لا ینامون فی الصحراء أو فی السیاره، بالإضافه إلى الفنادق والنزل، علیهم أن یستریحوا فی الحدائق أو السیارات. إنه أیضًا نوع من الإقامه المؤقته. الرحلات الخارجیه لم تنکشف إلا واحده منها فی قضیه السید قالیباف، لکن هل کل من یسافر إلى الخارج یقیم فی فنادق أم یذهب إلى مخیمات اللاجئین؟ هل النبلاء الذین ذهبوا إلى أمریکا وأوروبا والعالم فی معسکرات أسرى الحرب؟ طبیعه رحلتهم هی الاستعمار والتحسین وضخ الأموال فی البلدان المضیفه. ولیس بعیداً أن یکون جمیع رؤساء العالم من أصل إیرانی. ویشیر نمو الإیرانیین فی الخارج فی المناصب الإداریه إلى أنهم مستثمرون جیدون ومستعمرون راغبون فی الوقت نفسه. وقد جعلوا العالم کله مهتماً بالإداره الإیرانیه.
Hər iranlının səkkiz evi var
İranda rəsmi statistikanın əksinə olaraq 8 dəfə çox ev tikilib. Və hər İranda orta hesabla 8 ev var, hamısı gizlidir və deyirlər ki, vergidən qorxurlar və s.. Ad çəkməyəcəyik. Təbii ki, müzakirə olunan orta hesabla, əyrinin sonunda ümumiyyətlə evi olmayan insanlar ola bilər, əksinə, əyrinin əvvəlində ۷۰۰۰-ə qədər evi olan insanlar var. . Və buna görə də orta hipotetikdir. Bu isə üç yolla sübuta yetirilir: Biri mənzilə sərmayə qoymağın müzakirəsidir ki, bu da sübut edir ki, mənzildən sərmayə kimi istifadə edən şəxsin yaşadığı başqa evi olmalıdır ki, bu evi icarəyə götürə və ya sata bilsin! Axı İranda mənzil ən orijinal investisiya vasitəsidir, yəni kifayət qədər mənzil var, rəqabət onu bahalaşdırmaqdan ibarətdir ki, investorlar ona cəlb olunsun. Çünki statistika göstərir ki, dolların və ya sikkənin artımı ۵% olarsa, mənzil artımı ۱۲% təşkil edir. Ona görə də mənzil bazarının durğunluğunun səbəbi daha çox istehsalla müalicə olunmur, səbəb isə daha yüksək qiymətlər və daha çox mənfəət üçün təklifin olmamasıdır. Əslində, bu, bir oyun brokeridir. Bu səbəbdən deyirik ki, hər bir iranlının orta hesabla 8 iqamətgahı var: biri tərk edilmiş kənddə, ikincisi yaşayış yeri olan, üçüncüsü ofis kimi istifadə olunan, dördüncüsü anbarda olan , beşincisi isə şimalda villadır. Altıncısı İrandan kənarda, yeddincisi kirayədə, səkkizincisi isə satışdadır. Bu səbəbdən makroiqtisadiyyatda özünü göstərmir. Hakimiyyət isə hesab edir ki, kirayə haqqını və ya onun qiymətini artıran mənzil çatışmazlığıdır.Ona görə də İranda əhali və mənzil statistikasında cəmi 27 milyon yaşayış məntəqəsi var. Bu isə sakinlərin öz bəyannaməsinə əsaslanır. Bu statistikanı düzgün hesab etsək belə, ölkənin ehtiyacından artıqdır! İranın əhalisi 80 milyon nəfərdir və hər orta hesabla 4 nəfərlik ailənin 20 milyon evə ehtiyacı var ki, bu da 7 milyon nəfər çoxdur. Baxmayaraq ki, qeyd edildiyi kimi, bu mərtəbə öz-özünə bəyannamədir, yəni artıq orada vergidən yayınma ehtimalı yoxdur. Təbii ki, bu halda sənədsiz, kirayədə və ya ofisdə olan yaşayış binaları və s. Rəsmi statistikaya görə, İranda on milyona yaxın əfqan var. Onların mənzil çatışmazlığı varmı? Statistikaya necə daxil edilir? Təbii ki, siyahıyaalmada hesaba alınmayanda onların yaşayış yeri siyahıyaalmaya daxil edilmir. Əgər əfqanların əlində ən azı on milyon əlavə evimiz varsa, deməli, çatışmazlıq yoxdur. Onlar üçün də mənzil tikmək bizim borcumuzdur deməsək. Hər kəs şahidi olub ki, ən kiçik bağlanma xəbəri gələndə şimalda və cənubda yollar maşınlarla dolur. Bu qədər səyyah səhrada yatır? Niyə statistikaya düşmürsən? Villada heç kim olmadığı halda istifadəçi onun statistikasını necə müəyyən edə bilər? İcarə? Mülk? Əməkdaşlıq? qəsb? Ona görə də görə bilərik ki, statistika açıqlanan Nur günlərində ۸۰ milyon səfər olur, yəni hər bir səyyah (ailəsi ilə) ən azı ۴ nöqtədə (Məşhəd, Şimal, Şiraz, Cənub) görünür. hamının səhrada və ya maşında yatmaması təbiidir, Otel və mehmanxanalardan əlavə, parklarda və ya maşınlarda dincəlməli olurlar. Bu da bir növ müvəqqəti yaşayış yeridir. Xarici səfərlər, onlardan yalnız biri Qalibaf bəyin işində ifşa olundu, bəs xaricə gedənlərin hamısı otellərdə qalır, yoxsa qaçqın düşərgələrinə? Amerikaya, Avropaya və dünyaya gedən zadəganlar əsir düşərgələrindədirmi? Onların səyahətinin xarakteri müstəmləkəçilik və təkmilləşdirmə və ev sahibi ölkələrə pul yeritməkdir. Dünyanın bütün prezidentlərinin İran əsilli olması uzaq deyil. Xaricdəki iranlıların rəhbər vəzifələrdə qazandıqları artım onların həm yaxşı investor, həm də istəkli müstəmləkəçi olduqlarını göstərir. Və bütün dünyanı İranın idarəçiliyi ilə maraqlandırıblar.
